Strict//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-strict.dtd"> تیر 90 - برای تازه شدن دیر نیست
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای تازه شدن دیر نیست

گیج شدمماه تولد

 

زن متولد فروردین

1-انتقاد کردن از او در حضور دیگران بسیار وخیم است.در واقع او از انتقادات و حتی پیشنهادات در زمانی هم که با یکدیگر تنها هستید زیاد خوشش نمی آید
مگر اینکه این پیشنهادات کاملا سازنده بوده و با مقداری ملاحظه و احتیاط مطرح شوند.
2-وقت نشناسی بخصوص او را بسیار ناراحت می کند.این واقیعت که خود او هم بندرت وقت شناس است,دلیل موجهی برای وقت نشناسی شما محسوب نمی شود!
3-سعی نکنید دقت و توجه او را منحصرا به خود اختصاص دهید,زیرا او احتیاج دارد روزانه مقداری تنهایی و خلوت داشته باشد.
4-از طعنه زدن و سرزنش کردن,زرنگی,بدزبانی و ناپختگی بپرهیزید.
5-او موجودی مشکل پسند و باریک بینی است,بنابراین همیشه مراقب مرتب بودن سر و وضع و مطبوع بودن شخصیت خود باشید.

مرد متولد فروردین

1-در اولین ملاقات حالت تهاجمی نداشته باشید.اگر به طرف او جذب شده اید
حداقل بگذارید او فکر کند که خودش در اظهار علاقه پیشقدم شده است.
2-از هر نوع دخالتی در کارهای شغلی اش اجتناب کنید.
3-او شدیدا از تظاهر و خودنمایی بدش می آید بنابراین سعی نکنید با مهم جلوه دادن خودتان و یا موقعیت اجتماعی خود او را تحت تاثیر قرار دهید.تا جایی که می توانید طبیعی و بی پیرایه باشید.

زن متولد اردیبهشت

1-سعی نکنید چگونگی تفکر او را تغییر بدهید,زیرا او حس می کند برای حفظ
عقاید شخصی و خصوصی خود حقوقی دارد.
2-برای اینکه با او کاملا هماهنگ باشید نباید او را وادار کنید علیرغم میل خود جایی برود و یا کسی را ملاقات کند.
3-با او دعوا و جر و بحث نکنید.او شدیدا از اعتشاش و پرخاش بدش می آید.
4-علاقه او به حرف زدن و نوشتن صحیح و درست,شما را ملزم می کند به انتخاب لغات و گرامر صحیح توجه و دقت داشته باشید.
5-از اینکه موجودی پول پرست,مفلوک و یا طعنه زن به نظر بیاید اجتناب کنید,
زیرا طبیعت بخشنده او با این خصوصیات تناقض دارد.

مرد متولد اردیبهشت

1-درباره سایر مردها و نقاط مثبتشان صحبت نکنید بخصوص در مورد کسانی که قبلا می شناختید یا فرضا شوهر سابقتان.از حسود کردن او بپزهیزید.
2-او را درگیر خویشاوندان خود نکنید.اجبارهایی رابه او تحمیل نکنید و قرارهایی نگذارید که با سلیقه او جورنیست.
3-از بد قولی بپرهیزید و عادات افراطی را در خود سرکوب کنید.
4-از شب زنده داری زیاد خودداری کنید حتی اگر ظاهرا به نظر بیاید که او این کار را دوست دارد.علیرغم اینها او به آسانی از شب زنده داری خسته می شود.

زن متولد خرداد

1-هر نوع آمادگی برای تغییر خلق و خو بدون دلیل واضح,بی صبری یا پرخاشگری را در خود سرکوب کنید و از موضوعات جدال برانگیز بپرهیزید.
2-مشکلات خود را نزد او نبرید زیرا این موضوع او را افسرده می کند.
3-سعی نکنید زندگی,عادات ,دوستانش را نظم و ترتیب بدهید.او طبیعتا موجود بسیار مستقلی است.
4-خودتان را با اشخاص دیگر مشغول نکنید و مواظب هر نوع بی نظمی و بی توجهی در مورد عادات لباس پوشیدن خود باشید.

مرد متولد خرداد

1-بدون اینکه خودش مایل باشد در زندگی خصوصی و افکار او کنجکاوی نکنید.
2-به محافظه کاری او,با سخن گفتن غیر عادی,لباس پوشیدن غیر عادی,و کارهای غیرعادی دیگر,خدشه وارد نکنید.خیلی احتمال دارد که او سیگار کشیدن یا مشروب خوردن شما را تایید نکند...
3-هر نوع تمایل به بد خلقی,اغتشاش یا ناسازگاری را در خود سرکوب کنید.
4-سعی نکنید به او توصیه کنید که چه بخورد و چه بپوشد و اگر به نظر می رسد که به دوستان شما علاقمند نیست آنها را به او تحمیل نکنید.

زن متولد تیر

1-لاابالی و نامرتب نباشید و نسبت به سر و وضع و رفتارتان بی توجهی نشان ندهید.
2-از جر و بحث در مورد مسایل شخصی خودتان با او در انظار عموم خودداری کنید.
3-از ولخرجی اجتناب کنید زیرا او صرفه جویی و عقل معاش را تحسین می کند.
4-در حضور دیگران از انتقاد کردن از او خودداری کنید.

مرد متولد تیر

1-سعی نکنید بر او مسلط شوید.
2-از ولخرجی و اسراف و همینطور دخالت دادن اقوام در کارها دوری کنید.
3-در رفتار خود محافظه کار باشید,از آرایش زیاد و لباسهای عجیب و غریب بپرهیزید.
4-از برنامه ریزیهای کامل اجتماعی خودداری کنید,بگذارید او خودش برنامه ریزی کند.

زن متولد مرداد

1-از لباسهای او,دوستانش,شخصیتش یا خانه اش انتقاد نکنید.
2-از بحثهای مذهبی و سئوالهای مربوط به خانواده اش خودداری کنید.
3-سعی نکنید بر او مسلط بشوید...مواظب باشید که عقاید خود,دوستان خود,ورزشهای مورد علاقه خود و ترجیحات خود را در مورد موضوعات مختلف,به او تحمیل نکنید.
4-با او دعوا و غرغر نکنید.از آنجایی که او از طفره رفتن عصبانی می شود همیشه با او صادق و راستگو باشید.

مرد متولد مرداد

1-سیگار نکشید,آدامس نجوید و در سایر عادات شخصی خود افراط نکنید(اگر حس می کنید که از این کارها خشمگین می شود).او در این موارد احساس خودش راروراست به شما خواهد گفت...
2-از پرگویی در مورد خودتان,شغلتان,دوستانتان و بخصوص مردانی که می شناسید خودداری کنید.او دوست دارد خودش در مرکز صحنه باشد.
3-به طور آشکار از مردها دلربایی نکنید و هرگز سعی نکنید حسادت او را عمدا تحریک کنید.
4-سلطه جویی او را بپذیرید و او را وادار نکنید به مکانهایی برود یا کارهایی بکند که هیچ اهمیتی به آنها نمی دهد.
5-او از اینکه در حضور جمع مورد بحث واقع شود و یا از او انتقاد بشود خوشش نمی آید.

زن متولد شهریور

1-از عصبانی شدن و از کوره در رفتن اجتناب کنید,او آرام و وقار را تحسین می کند.
2-از انتقادهای او ناراحت نشوید,زیرا او به طرف کمال حرکت می کند,هم برای خودش و هم برای شما.
3-بدون مشورت با او تصمیمی نگیرید.او دوست دارد اظهار نظر کند و احساس کند که برای شما مفید است.
4-زمانی که حس می کنید خودش شخصا میل به فاش کردن بعضی مسایل ندارد سعی نکنید در زندگی خصوصی او کنجکاوی کنید.به یاد داشته باشید که مهربانی و همدردی برای او خیلی بیشتر از تجملات و هدایای گرانبها ارزش دارد.

مرد متولد شهریور

1-وقتی به نظر ساکت و متفکر می رسد با صحبت کردن مزاحمش نشوید.
2-از اغتشاش و شلوغی بپرهیزید زیرا او برای صلح و هماهنگی ارزش زیادی قایل است..
3-در مورد موضوعات بی اهمیت به او غرغر نکنید و در مورد مسایلی که کاری درباره شان نمی توان کرد غمگین و بهانه جو نباشید.او در مورد اتلاف انرژی بسیار تحریک پذیر می باشد.

4-قبل از اینکه از تصمیماتش سئوال کنید صبر کنید تا آرامشش را بدست بیاورد.
از افراط در همه چیز خودداری کنید.منظور این است که همانطور که باید در مورد خارجی عواطف میانه رو باشید,در مورد عواطف درونی هم معتدل باشید.او یک میانه روی منطقی را دوست دارد.
5-در مورد عادات شخصی یا طرز رفتارش مخالفت نکنید,زیرا او چه بوسیله کلام و چه به طرق دیگر نارضایتی خود را نشان می دهد.

زن متولد مهر

1- سعی کنید در مسایل مختلف او را به آرامی متقاعد کنید.این کار خیلی بهتر از دستور دادن به اوست.
2-به خود اجازه ندهید ستیزه جو یا تند زبان باشید.او یک محیط صلح آمیز را دوست دارد و از شما انتظار دارد که رعایت این موضوع را بکنید.
3-او را مجبور نکنید در ورزشهای خارج از خانه با شما همراهی کند,زیرا تمایل زیادی به این کار ندارد.
4-دایما در مورد امور مالی به او نصیحت و راهنمایی نکنید و از بحث راجع به امور شغلی و مسایل سیاسی بپرهیزید.اگر به موسیقی,هنرو ادبیات علاقه ای ندارید,نگذارید او بفهمد!سعی کنید به همه آنها علاقمند شوید.

مرد متولد مهر

1-در حضور او با مردی زیاد خودمانی نشوید و نگذارید در مورد محبت شما تردید
کند.او میل دارد حس کند که تمام قلب شما متعلق به اوست.
2-موجود تنبل و کودنی نباشید.تحسینی را که او برای شوخیهای جالب و هوشمندی قایل است,با داشتن این صفات,به خود اختصاص دهید.
3-از هرگونه عملی که نشان دهنده این باشد که دارید به او دستور می دهید خودداری کنید و او را وادار نکنید شما را به تمام دوستانش معرفی کند.

زن متولد آبان

1-اگر او خودش اهل زخم زبان زدن و بدگمانی باشد سعی کنید شما اینطور نباشید.
2-از خود عدم شجاعت یا تمایل به عقب نشینی در مورد کار و کوشش نشان ندهید.
3-از افسردگی و بدخلقی اجتناب کنید.او اشخاص سرزنده را دوست دارد.
4-به نظر خسته و تنگ نظر نیایید زیرا او از دیدن هر نشانه ای از خست بخصوص در حضور دیگران خشمگین می شود.

مرد متولد آبان

1-از صرف مقدار زیادی توجه به او دریغ نورزید..
2-از موقعیتهای درگیر کننده با اقوام دوری کنید و از او انتظار نداشته باشید همیشه آماده پذیرفتن هر اجتماعی باشد.او بخصوص از مراسم رسمی خوشش نمی آید.
3-زیاده از حد حالت مطمئن و مثبت به خود نگیرید...بخصوص اصرار نکنید اوچیزهایی را مطالعه کند که دوست ندارد.

زن متولد آذر

1-او را مجبور نکنید شغل خود را رها کند.بگذارید در این مورد انتخاب با خودش باشد.
2-از زنهای دیگر دلربایی نکنید.
3-اگر او به زندگی فعال اجتماعی علاقه ندارد,از این نوع زندگی اجتناب کنید.
4-در مورد اینکه چگونه باید لباس بپوشد,موهایش را آرایش کند,خانه اش را مبله کند و سایر چیزهایی که او آنها را در قلمرو حوزه خودش می داند سختگیر نباشید.

مرد متولد آذر

1-اگر او دوست ندارد شما کار کند,اصراری نداشته باشید که بعد از ازدواج هم به شغلتان ادامه دهید.
2-دوستان نامطبوع خود را رها کنید زیرا این آمادگی در اوهست که شما را از روی دوستانتان قضاوت کند.
3-در مورد برنامه ریزی برای نامزدی,خانه و مسایل مشابه خواسته های او را در نظر بگیرید.
4-در مورد کارهایتان اقوام خود را دخالت ندهید و از غرولند و انتقاد اجتناب کنید.

زن متولد دی

1-سعی نکنید او را وادار کنید دوستانش را کنار بگذارد و از هر نوع تظاهری به حسادت خودداری کنید.
2-درباره شخصیت و عادات خصوصی اش اشارات تحریک آمیز نکنید.
3-به او هجوم نبرید و خودداری یا توداری او را محترم بشمارید.

مرد متولد دی

1-سعی نکنید درباره مسایل پنهانی او کنجکاوی کنید.
2-اگر او کم حرف و خاموش راترجیح می دهد,کوشش نکنید فریبندگیهای اجتماعی را به او تحمیل کنید.
3-سعی نکنید او راتغییر بدهید.اگر نمی توانید او را همانطور که هست قبول داشته باشید اصولا از این رابطه صرف نظر کنید.

زن متولد بهمن

1-در نقطه نظرهای خود سنتی و قدیمی نباشید.
2-در مورد لباس و سرو وضعش چیزی به او دیکته نکنید.
3-در میان جمع و در حضور دیگران با او مشاجره نکنید.
4-نزدیکان و اقوام خود رابه او تحمیل نکنید مگر اینکه خودش آمادگی پذیرفتن آنها را داشته باشد.بگذارید او دوستانش رابرای خود حفظ کند.

مرد متولد بهمن

1-از جر و بحث و دخالت در امور خصوصی او بپرهیزید.
2-خود را درگیر و مشغول اشخاص دیگر نکنید و در عین حال نسبت به تعلقات او حسادت نشان ندهید.
3-از گفته های مرموزی که او مکرر و فراوان به زبان می آورد رنجش به دل راه ندهید.

زن متولد اسفند

1-مجبورش نکنید برای مدت زمان طولانی روی یک موضوع بخصوص تمرکز کند.
او به آسانی از این وضع خسته می شود و تغییر را دوست می دارد.
2-در مورد مسایل مربوط به لباس پوشیدن و طرز رفتار خود بی دقتی نکنید و بر سر موضوعات بی اهمیت بااو دعوا نکنید.
3-مکالمه را به خود اختصاص ندهید.او دوست دارد آزادانه درباره خودش سخن بگوید.
4-از رفتار غیر عادی اجتناب کنید و به عقایدش در مورد پاکدامنی و تقوا بی احترامی نکنید و آنها را قدیمی تلقی ننمایید.
5-به علت زن بودنش او را محدود نکنید او قویا به تساوی بین زن و مرد اعتقاد دارد.

مرد متولد اسفند

1-سعی نکنید او را وادار کنید تملق بگوید او برای این کار خیلی صمیمی و بی ریاست.
2-از اینکه او را به شتاب کردن وادارید بپرهیزید بخصوص در امور مربوط به کسب و کار.
3-به یاد داشته باشید که توجهات کوچکی که به سایر زنان می کند هیچ اهمیتی ندارد و حسود نباشید.
4-در مورد اشتباهاتش بی صبر یا نا مهربان نباشید و او را به خاطر مسایل بی اهمیت و جزئی بر نیانگیزید.

 

نظریادتون نره

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/4/23ساعت 9:19 صبح توسط آیدا نظرات ( ) | |
خدایا، تو را می خوانیم

درد و دل با خدا:www.irandid.ir

وقتی قلب‌هایمان‌ کوچک‌تر از غصه‌هایمان‌ میشود
وقتی نمیتوانیم‌ اشک‌هایمان‌ را پشت‌ پلک‌هایمان‌ مخفی کنیم‌
و بغض‌هایمان‌ پشت‌ سر هم‌ میشکند
وقتی احساس‌ میکنیم
بدبختیها بیشتر از سهم‌مان‌ است‌
و رنج‌ها بیشتر از صبرمان؛
وقتی امیدها ته‌ میکشد
و انتظارها به‌ سر نمیرسد
وقتی طاقتمان‌ تمام‌ میشود
و تحملمان‌ هیچ ...

درد و دل با خدا:www.irandid.ir

آن‌ وقت‌ است‌ که‌ مطمئنیم‌ به‌ تو احتیاج‌ داریم
و مطمئنیم‌ که‌ تو
فقط‌ تویی که‌ کمکمان‌ میکنی ...

درد و دل با خدا:www.irandid.ir

آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را صدا میکنیم
و تو را میخوانیم
آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را آه‌ میکشیم
تو را گریه‌ میکنیم
و تو را نفس‌ میکشیم

درد و دل با خدا:www.irandid.ir

وقتی تو جواب‌ میدهی،
دانه‌دانه‌ اشک‌هایمان‌ را پاک‌ میکنی
و یکی یکی غصه‌ها را از دلمان‌ برمیداری
گره‌ تک‌تک‌ بغض‌هایمان‌ را باز میکنی
و دل‌ شکسته‌مان‌ را بند میزنی
سنگینی ها را برمیداری
و جایش‌ سبکی میگذاری و راحتی؛
بیشتر از تلاشمان‌ خوشبختی میدهی
و بیشتر از حجم لب‌هایمان، لبخند

درد و دل با خدا:www.irandid.ir

خواب‌هایمان‌ را تعبیر میکنی
و دعاهایمان‌ را مستجاب‌
آرزوهایمان‌ را برآورده می کنی؛
قهرها را آشتی میدهی
و سخت‌ها را آسان
تلخ‌ها را شیرین‌ میکنی
و دردها را درمان
ناامیدی ها، همه امید میشود
و سیاهی‌ها سفید سفید ...

درد و دل با خدا:www.irandid.ir
 

ا می خوانیم
 نظررررررررررربدین

نوشته شده در چهارشنبه 90/4/22ساعت 9:0 صبح توسط آیدا نظرات ( ) | |

کتب درسی

 


تفاوت کتب درسی دخترانه و پسرانه




تا پیش از این و براساس توطئه ای که دشمنان طراحی کرده بودند، گمان می شد که دانش ربطی به دختر یا پسر بودن دانش


آموزان ندارد. این در حالی است که وجود تفاوت بسیار زیاد میان دختران و پسران اگر از دید مردم عادی یا فریب خوردگان


پنهان بماند هیچ گاه از دید وزیر آموزش و پرورش پنهان نخواهند ماند. این هفته حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش از


پیگیری طرح جداسازی کتب درسی دختران و پسران توسط این وزارتخانه خبر داد که بسیار دلگرم کننده بود. ما علاوه بر گرم


کردن دل، کمک و پیشنهاد هم در این زمینه بلدیم. در زیر چند نمونه از مطالب کتاب های جداسازی شده مطابق سیاست های


وزارت آموزش و پرورش برای الگوبرداری آورده شده اند.



ریاضی پسران: 2+2 مساوی است با 4. فوق فوقش 5.


ریاضی دختران: 2 تا گل داریم 2 تا گل دیگه هم می ذاریم کنارش که به مامانمون هدیه بدیم؛ مجموعا میشه یه دسته گل.


 



جغرافی پسران: اگر دست راست خود را به طرف شرق و دست چپ خود را به طرف غرب بگیریم، شمال در پیش رو و جنوب


در پشت سرمان خواهد بود.


 


جغرافی دختران: اگر قادر به تشخیص دست راست و چپ خود باشیم، بهتر است به خانه بخت رفته و دل وزیر آموزش و پرورش


را که بارها اعلام کرده از ازدواج دانش آموزان دختر استقبال می کند، شاد کنیم.


 



ادبیات پسران: درس «حسنک وزیر» از تاریخ بیهقی...


ادبیات دختران: درس «مرضیه وزیر» از تاریخ ...


 



انگلیسی پسران:



I want to go to the garden with my friends


 


 


انگلیسی دختران:


I want to go to the kitchen and cook the dinner for my lord husband


 



تاریخ پسران (پس از حذف پادشاهان و لشکرکشی ها که دولت وعده اش را داده(: یونانی ها به سرکردگی یک یارویی حدود دو


هزار سال پیش به ایران حمله کردند و عده ای از مردم را کشتند و یک سلسله ای را منقرض کردند اما پس از اندکی خودشان هم


رفتند وردست بابایشان.


 


تاریخ دختران (پس از اصلاحات مذکور): یونانی ها یک زمانی به ایران آمدند و سعی کردند به جای خورشت پلو بادمجون غذای


پلاخورشتوس یونانی را که اصلا هم خوشمزه نبود، رواج بدهند اما نتوانستند. طرز تهیه خورشت پلوبادمجون به شرح زیر


است...


 



فلسفه پسران: سقراط فیلسوفی یونانی بود که پیوسته در طلب حق بود و لقب شهید راه حقیقت گرفت.


فلسفه دختران: زن سقراط پیوسته در تعقیب شهید راه حقیقت بود و دمار از روزگار او درآورد.


 



فیزیک نور پسران: در انعکاس یک تصویر در آینه بین فاصله کانونی آینه(f) و فاصله جسم از آینه(p) و فاصله تصویر از آینه


(q) رابطه وجود دارد.


فیزیک نور دختران: در انعکاس تصویر در آینه همیشه بین نجابت، زیبایی و شوهرداری باید نسبت وجود داشته باشد.



اگه نظر ندین دیگه مطالب جدید واستون نمیذارم

 


نوشته شده در چهارشنبه 90/4/22ساعت 9:0 صبح توسط آیدا نظرات ( ) | |

 



























 




















نوشته شده در چهارشنبه 90/4/22ساعت 9:0 صبح توسط آیدا نظرات ( ) | |


صبح رفتم کنکور بدم. مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم اینجا برم دستشویی



ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده، واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بغل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم



رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!!

پـَـَـ نــه پـَـَــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم


رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!!


ساعت 5-4 صبح زنگ زده. گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم. میگه خواب بودی؟؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته



خونه مون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟ میگه خط تلفن؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم



برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم


تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!


بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته ای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم.

پـَـَـ نــه پـَـَــــ نه خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف تشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم


داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت. همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم


به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟!

پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!


رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟ میگه برا کباب؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می خوام


کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه



ماشین رو بردم سرویس، میگم فـــیلترش هم بذار، میگه فـیــلتر هوا؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ فیلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد فیسبوک


یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم



تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین


کله صبحی رفیقم میخواست بیاد درس بخونیم بهش زنگ زدم گفتم دوتا نونم بگیر بیار. گفت واسه صبحونه؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون


خواهرم از بیرون میاد خونه. میبینه پشت سیستمم. میگه کامپیوتر روشن کردی؟؟؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه...!


نون بربری خریدم همسایمون منو دیده میگه نون بربریه؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ ماشین جدیدمه طرح بربری تولید شده


تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم


در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟

پـَـَـ نــه پـَـَـــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه


تو هواپیما نشستم دارم دعا می خونم بغل دستیم می گه دعا می کنی سالم برسی؟

پـَـَـ نــه پـَـَـــ دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می کنم سقوط کنیم


از بالای در دارم میام تو خونه بابام از راه رسید میگه باز تو کلید یادت رفت؟

پـَـَـ نــه پـَـَـــ دارم آمادگی جسمانیمو تست میکنم امشب میخوایم بریم سرقت!!!


یکی‌ زنگ زده میگه شما فرشادین میگم نه. میگه پس اشتباه گرفتم؟

پـَـَـ نــه پـَـَـــ من فرشادم صدای تورو شنیدم الزایمر گرفتم یادم نیست !!!


عکس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون، برگشته میگه: ااِاا داداشت زنم داره؟

پـَـَـ نــه پـَـَـــ اینارو تو قرعه کشی بانک برنده شده


زنه شیکمش اومده جلو رفیق ما میپرسه این حامله س؟!

پـَـَـ نــه پـَـَـــ این زن آقا گرگه اس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش


تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه، رفیقم اومده میگه داری تعمیرش میکنی ؟!

پـَـَـ نــه پـَـَـــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم !!


اومده از خواب بیدارم کرده میگه خوابی ؟

پـَـَـ نــه پـَـَـــ دوستم چشم گذاشته منم رفتم زیر پتو قایم شدم نصف شبی


یارو دست پسره رو گرفته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟
پسره میگه با یاد خدا...

پـَـَـ نــه پـَـَـــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه


با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟

پـَـَـ نــه پـَـَـــ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازیم!!!


کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده:
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟

پـَـَـ نــه پـَـَـــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام...


رفتم از قسمت قفسه باز کتابخونه 2 تا کتاب برداشتم آوردم گذاشتم جلوی مسئولش که وارد حسابم کنه؛ میگه: میخوای ببریشون؟

پـَـَـ نــه پـَـَـــ اومدم کتابارو بهت توصیه کنم بخونی، میانگین ساعت مطالعه تو مملکت بره بالا


سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مینویسم. مراقبه دیده میگه تقلبه؟؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ دعای ابوحمزه ثمالیه


رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم، مربیه میگه: بچه رو میبریدش؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ همینجا میخورمش


تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید، یارو میپرسه دزد بود؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ رفیقم بود اومده بود امانتیش رو پس بگیره، فقط خواست هیجانش بیشتر باشه


رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده سید ریچارد


مرغ عشقم مرده و در حالی که پاهاش رو به بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می گه : اِ مرغ عشقت مرد؟

بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَـــــ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس


داداشم گفت چرا بال بال میزنی؟چیزی پرید تو گلوت؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم خودم رو آماده پروار میکنم


به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم


بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون میره بردیمش اورژانس پرستار میگه آوردین بستری کنین؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ آوردیم خون بده بریم

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید، میگه پیاده میشی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم!



رفتم دم مغازه به یارو میگم قرص پشه داری؟ میگه واسه کشتنش میخوای؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ برا سردردش میخوام!!!



رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم، یارو میپرسه نذریه؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش!!!



کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد می کنه؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.


داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم. اومده میگه جدی حال میده؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم.


تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه، یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می‌خوای گاز بزنی‌؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ من می‌خوام لیس بزنم !



رفتم بانک پول بگیرم. کارمنده میگه پول رو میبرین؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام وایسم اینجا هر کس رقصید بریزم رو سرش شاباش بدم.



رفیقم شمارمو می خواست، گفتم: یادداشت کن 0932
گفت : تالیا داری؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ همراه اول شماره خالی نداشت بهم تو تالیا خط داد



رفتیم غار علیصدر، به رفیقم خفاش نشون دادم. میگه وای خفاشه؟!

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکونت دارن فعلا!!!


با دوستم سه ساعت تو صف نونوایی وایساده بودیم صف 40 متری نوبتم شده. یارو میگه نون می خوای ؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ تا الان قطار بازی می کردیم واگن آخرم بودیم


دارم از گرما میمیرم، خودمو مثله چی دارم باد میزنم. بابام میاد میگه چیه ؟ گرمته ؟؟؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم حداکثر سرعت چرخش مچم رو امتحان میکنم



تو دستشویی به خواهرم میگم آفتابه رو میدی؟ میگه میخوای خودتو بشوری؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام آبش کنم بذارم تو یخچال



به یارو راننده میگم. آقا اگه میشه یکم سریعتر. الان هواپیما میپره...
میگه، به سلامتی مسافرین؟...

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فندک هواپیما دیشب دستم جامونده، میرم بدم به رانندش


رفتم بالای برج میخواستم خودمو بندازم پایین، یارو میگه میخوای خودکشی کنی؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم سرعت صفر تا صدم از این بالا تا پایین چقدر میشه، بجای پروژه بدم دانشگاه



رفیقم میگه اگه با گوشی برم تو اینترنت از شارژم کم میشه؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ از ذخیره ارزی کشورهای عضو اپک کم میشه



رفتم سم بخرم واسه سوسک، یارو میگه میخواین سریع بمیره؟!

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام شکنجش کنم ازش اعتراف بگیرم!!!



دم دستشویی عمومی واستادم تا نفر قبلی بیاد بیرون،
اومده بیرون، میبینه دارم پیچ و تاب میخورم میگه دستشویی داری؟؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی میکنم!


رفتیم رستوران، میگم 2تا جوجه لطفا. میگه جوجه کباب؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ازین جوجه رنگیا، یه قرمز بدین یه سبز


به اپراتور اداره میگم لطفا شماره فلانی رو برام بگیر. میگه گرفتم وصل کنم؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فوت کن، قطع کن



زنگ زدم 115، میگه آمبولانس میخواین قربان؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه پلیس 110 میخوام، بقیش هم آدامس بدین!



به مامانم میگم من میرم کارواش، میگه ماشینم میبری؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم میرم اونجا دوش بگیرم


یارو اومده می‌بینه همکارم توی اتاق نیست. باز می‌پرسه خانم فلانی نیست؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ هستن. افتادن پشت اون کمد. با خط‌کش بزن در بیاد


مگس کش دستمه. مامانم میگه میخوای مگسا رو بکشی؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام رهبری ارکسترشون رو بکنم سمفونی بتهوون بزنن



حواسم نبود با صورت رفتم تو در. یارو میگه ندیدیش؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ من دارکوبم می خوام با منقار یه سوراخ برا خودم باز کنم برم تو



رفتم دکتر میگم: دو روزه بدنم خیلی درد میکنه! بعد از 10 دقیقه معاینه میگه: میخوای واست دارو بنویسم؟!

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوای واسم دعا بنویس تا خوب بشم!!!



زنگ زدم میگم مامان بیا منو گرفتن ... میگه خاک تو سرم, گشت ارشاد؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مرکز نخبگان ایران



حدود ? صبح بود رفتم سر یخچال پارچ آب رو برداشتم آب بخورم.
دوستم بلند شده میگه می‌خوای آب بخوری ؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو خواب یادم افتاد به گلا آب ندادم می‌خوام بهشون آب بدم



سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید. میگه پیاده میشی؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم...!



با گل رفتم بیمارستان. نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات...



رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر. یارو گفت : راحت باشه؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خار داشته باشه.



دارم تو حیاطمون موتورمو تعمیر میکنم به مامانم میگم دستمال بیخودی داری؟
میگه میخوای موتورتو تمیز کنی؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردی برقصم


یه طوطی گرفتم. فامیلمون اومده میگه طوطیه؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم



داشتم تلویزیون میدیدم.
بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بهد به من میگه داشتی میدیدی؟؟؟!!!

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!!!



رفتم واسه استخدام. یارو میگه اومدی واسه استخدام؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم کی استخدام می شه ازش شیرینی بگیرم!



میگم بابا... تصمیمم رو گرفتم... می خوام زن بگیرم...
میگه میشناسیش؟ میگم آره.
میگه مجرده؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ منتظرم شوهرش رضایت نامشو امضا کنه بریم خواستگاری



دستمو بلند کردم از استاد سوال کنم.
میگه شما سوال داری؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم خطوط کف دستمو بهت نشون بدم فالمو بگیری ...



رفتم پیژامه رو از کمد برداشتم پوشیدم. بابام میگه از تو کمد برداشتی؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ گذاشته بودم تو یخچال تابستونیه پیژامه تگری بپوشم خنک شم



زنگ زدم میگم مامان بیا منو گرفتن، میگه خاک تو سرم پلیس؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مرکز نخبگان ایران!


طوطی گرفتم فامیلمون اومده میگه اااااااااااااااااااااااا طوطیه؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم!


به رفیقم میگم شارژر سوزنی داری؟ میگه می خوای موبایلتو شارژ کنی؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام دگمه لباسمو باش بدوزم!




به استاد میگم لطفا کمکم کنید دارم مشروط میشم. میگه نمره میخوای؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاکی که باید بریزم تو سرم میخوام!



سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون. گفتم مرسی. آقا می گه پیاده می شین؟

می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد



مراقب جلسه کارت دانشجوییمو گرفته عکسمو دیده می گه خودتی؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ عکس رضاخان رو گذاشتم جولو چشمام باشه


تو یه ساختمون نیمه کاره با کلاه ایمنی وایسادم
کارگره میگه مهندس کلاه گذاشتی آجر تو سرت نخوره؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام آقای ایمنی بیاد با هم کلیپ انیمیشن بازی کنیم



برنامه آشپزی تلویزیون:
خانم آشپز: حالا سینه مونو میزاریم گرم بشه.
شجاعی مهر: منظورتون سینه مرغه؟

خانم آشپز: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام سینه خودمو گرم کنم


اومدم به بابام میگم بابا پول بده، میگه مگه پولات تموم شده؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون یه ذره پول تو جیبی رفتم یه بنز خریدم، بقیشم گذاشتم بانک!
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون دست فرمونت میخوای پول بنزم بهت بدم لابد؟!!!

میگم شما هم مگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ رو بلدی؟! میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ ! فقط تو بلدی !!!

 


نوشته شده در چهارشنبه 90/4/22ساعت 9:0 صبح توسط آیدا نظرات ( ) | |
[نوشته ی رمز دار]  


نوشته شده در دوشنبه 90/4/20ساعت 12:0 عصر توسط آیدا نظرات ( ) | |
یک زندانی مکزیکی که با مخفی شدن در چمدان قصد فرار از زندان را داشت در آخرین مراحل ناکام ماند.

به گزارش مهر به نقل از آسوشیتدپرس، روز گذشته مامورین زندان "کوینتانا رو" در شهر چتومال مکزیک به یک چمدان سیاه رنگ چرخ دار که بسیار حجیم به نظر می رسید مشکوک شده و زمانی که زیپ این چمدان را باز کردند با یک زندانی که خود را مچاله کرده بود مواجه شدند.

این زندانی با استفاده از ساعت ملاقات و با همکاری یکی از ملاقات کنندگان که جوانی 19 ساله بود قصد فرار اززندان را داشت


نوشته شده در دوشنبه 90/4/20ساعت 12:0 عصر توسط آیدا نظرات ( ) | |
[نوشته ی رمز دار]  


نوشته شده در دوشنبه 90/4/20ساعت 12:0 عصر توسط آیدا نظرات ( ) | |
[نوشته ی رمز دار]  


نوشته شده در دوشنبه 90/4/20ساعت 12:0 عصر توسط آیدا نظرات ( ) | |
[نوشته ی رمز دار]  


نوشته شده در دوشنبه 90/4/20ساعت 12:0 عصر توسط آیدا نظرات ( ) | |
<      1   2   3   4   5      >