برای تازه شدن دیر نیست
اگر من هنوز ازدواج نکرده ام تفصیر جوش های صورتم است که کسی از من خوشش نمی آید می دهم عمو را در آسمان ها بسته اند خواستگاری کند ازدواج نکرده نمی پردازد می سازند تقصیر انگلیس است.... این گفتن ندارد ... همه می دادند همیشه و همه جا کار کار انگلیس است چه کسی هستم!!!
تقصیر ساعت کاری ام است که صبح خروس خون می روم و بوق سگ می آیم و شانس دیده شدن را از دست
تقصیر بابا ست که انقدر پول ندارد که چشم مردم در بیاید تقصیرپسر عموست که نفهمید عقد دختر عمو پسر
تقصیر استادمان است که جلوی همه به من ابراز علاقه کرد و باعث شد دیگر کسی جرات نکند از من
تقصیر مادر شوهر عمه است می دانم بخت مرا بسته است
تقصیر پسر همسایه دست راستی است که به خودش اجازه داد از من خواستگاری کند
تقصیر پسر همسایه دست چپی است که به خودش اجازه نداد از من خواستگاری کند
تقصیر تلویزوین است که تو تمام سریال هایش همه جوان ها ازدواج می کند و اصلا به مشکلات ما جوان های
تقصیر مطبوعات است که توی مطالبشان همه جوان ها از هم طلاق می گیرند و مردم را نسبت به ازدواج بدبین
تقصیر مجلس است که به جای اجباری کردن سربازی، پسر ها را وادار به ازدواج اجباری نمی کند
تقصیر مردم است که انقلاب کردند و باعث شدند مدارس مختلط جمع شدن
تقصیر عراق است که کلی از پسر های اماده به ازدواج ما را به کشتن داد
تقصیر سازمان ملل است که روی سر درش نوشته " بنی ادم اعضای یکدیگر اند" اما مشخص نکرده من جیگر
تقصیر کره زمین است که جوری نچرخید که من و نیمه گم شده ام به هم برسیم